خاطرات کودکی | ثبت خاطرات کودکانه | سوال و جواب بچه داری | مشاوره انتخاب اسم | کارتون و انیمیشن نی نی دیگر
صفحه نخست پروفایل نویسنده ورود به حساب کاربری ثبت خاطرات کودک سوال و جواب بچه داری مشاوره انتخاب اسم کارتون و انیمیشن تبلیغات در نی نی وبلاگ مشاهده وبلاگی دیگر
محمدطاهامحمدطاها، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

محمد طاها پسر خوشگل ما

نی نی وبلاگ > این وبلاگ > محرم 92

محرم 92

1392/8/23 18:15
نویسنده : مامان مریم
682 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

علی اصغر

 

کودکی صدای کوچکش

مانده بود و نای کوچکش

 

خاک کربلا همیشه ماند

تشنه صدای کوچکش

 

حرف های او بزرگ بود

مثل دست های کوچکش

 

داشت غربتی همیشگی

چشم آشنای کوچکش

 

توی ذهن کربلا هنوز

مانده رد پای کوچکش

 

ناخدای قلب های ماست

قلب با خدای کوچکش

 

جمعه رفتیم مصلا ....مراسم علی اصغر

چقدر دل میخواد رفتن توی این مراسم...

 

خدایا فرزندم را به خاطر علی اصغر حسین برای ظهور منجی عالم

ذخیره و حفظ بفرما

 

 

علی اصغر

 

یا مسیح حسین...

 

محمد طاها

 

 

محمد طاها

 

 

طاها

 

 

محمد طاها

 

خدایا به حق این شبای عزیز همه نی نی هایی که مریضن رو شفا بده

به مامان باباهایی که نی نی میخوان و بچه دار نمیشن نی نی بده

 

یا حسین

 

 

الهم عجل لولیک الفرج

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
یه عکس فوری یه عکس فوری بدون عنوان بدون عنوان عکسای خوشگل 13 عکسای خوشگل 13 عکسای خوشگل عکسای خوشگل

نظرات (7)

خاله ساجی
22 آبان 92 22:52
ایشالا که زیر سایه امام حسین همیشه سالم باشه.
نازی
23 آبان 92 16:16
سلام مریم جون خدا پسرتو برات نگه داره عاشورا را بهت تسلیت میگم.
حامد حسین عسکری
24 آبان 92 14:27
واااایییییی خییییییییییدایا!! چقدر ناناس شده این سرباز کوچولوی امام حسین (ع)؛ امین جان داداش؛ دوتا گاز نیابتی از طرف من از لپش بگیر تا بعد!!
کیان
28 آبان 92 8:57
داستان عاشقی از کربلا آغاز شد / کودکی شش ماهه بین عاشقان ممتاز شد عزیزم !!!!!!!خوشگل ترین سرباز امام زمان چقدر عکسای خوشگل گذاشتی ، آخه چقدر نازی تو
حسين صفري
29 آبان 92 16:53
سلام امين جان.خوبييد انشاالله؟خدا حفظش كنه پسرتو.خيلي ناز و بانمكه.عوض من لپشو بكش.
مامان مریم
پاسخ
سلام داداش.الحمدالله ما خوبیم.شما چطوری سرباز اسلام؟
سهيل
1 آذر 92 0:51
سلام شير مرد! (با محمد طاهام؛ به خودت نگير امين!) ميبينم كه به سلامتي دندون در آوردي الان ديگه وقتشه كه تيزي دندونتو روي صورت و بازوي بابايي امتحان كني! ايشالا خدا حفظش كنه اگه گذرتون به قزوين افتاد، خونه ما هم يه سري بزنين؛ خوشجال ميشيم
مامان مریم
پاسخ
سلام میایم برادر عروسیو که شرمنده شدیم حتما میایم
خاله زینب
24 آذر 92 1:41
عشششششششششششششششششق خاله فدات خاله نفسه خاله قربووووون اون لپات بشم من. من الان دلم میخواد بغلم باشی برام بپر بپر کنی و بخندی . مردم من از دوریتتتت فدات بشم الهیییییییییییی. آخ که چقد تو شیرینتر شدی.کاش مامان و بابات فیلم این کاراتو میذاشتن. هر چقد به تو بگم ماشالله کم گفتم . نامردید اگه از طرف من جفت لپاشو گاز نگیرید.